محل تبلیغات شما

tanhai paizi



امشب چهار شنبه سوریه 97 و من باز هم از تنهایی نالانم. عجیبه برام که هر سال اسفند یه نحسیه خاصیو برام داره

عجیبه ک اسفند برام اتفاقای تلخ میفته و من تنها میشم. یادم میاد اسفند 94 ک سر یه موضوع چقدر ناراحت بودم دم عیدی حالم بد گرفته بود حالا بماند که 94 به قبل رو یادم نمیاد. دقیقا شاید همه ی تو از همون اسفند 94 شروع شد شب عیدی باز اومدی تو زندگیم ک دیگ بدش اون من بودم ک سخت رو تو زووم کردم.چقدر دوست داشتم امسال عیدو با هم بودیم ولی تو هیچوقت نمیخوای چراهمیشه گند میزنی؟ 

کی شد ک من بهترین عیدو داشته باشم؟ کی سایه ی نحس این بدبیاریا  از سرم کم میشه؟  کی تو کنارم بودی؟! کی منوخواستی؟!


باز هم تنهایی

حسودیم میشه ب بعضیا ک ی عاشق واقعی داشتنموندم ادم ی سگ داشته باشه عاشقش میشه بد ی مدت پس چرا این بمن عادتم نکرد؟؟

باور نکردنیه این همه وقت با یکی باشی ک بهت عادتم نکنهحتی ابراز پشیمونی نکنه بخاطر اشتباهش؟؟ مگ چقدر میتونی بد این همه مدت براش مهم نباشی ؟ ک هیییچ ک هیییچ ککشم نگزه؟ برام خیلی سواله همه اینا برام هززارتا سوال پیش میاد راجب این رابطه چراا انقد بی احساسی تو؟؟مگ هست دیگ کسی بی احساس تر از تو


سعید.سعید موندگااار.هر دفعه با برگشتنت ب من میفهمونی ک چقدرر خیلیااا اشتباه میکنن راجبت.درست تو روز تولدم ب من فهموندی ک تو موندگار ترینی ک تو موندگاری برای من تنها.ک تو تکی برای من پاییزیک تو هیچوقت منو یادت نمیره.ک منو تو تا اینجا برای همیم قسمت همییم.کاش تا ابد قسمت هم باشیم.کاش یروزی بیاد ک حلقه ی عشقتو لابلای انگشتام ببینم کاااش کلا مال من بشی.شرعی قانونی قلبی و


امشبم یکی از همون هزاارو یک شبیه ک منو ول کرد هه انگار شدم مریم هزاارویک شب اما بگمونم از هزارو یک شبم رد کرده نه؟.اشک اشک اشک.ریختن این اشکا چ حاصل؟ من اشک بریزم تو منو دوست میداری؟ بعضی وقتا فک میکنم ب اینک شاید زشتم؟ چی کم گذاشتم برات ک کاافی نبودم من برای تو و کل دنیای تو؟ چرا نشد بعداز 5 سال تو دلت جا باز کنم؟ چرا محبت من تو دلت جا نشد؟ شاید دلت دم یکی ازین خونه های شهر جا مونده باشهّشاید دلت با یک نگاه سال ها پیش رفته از کجا معلوم ک توام دلت تنگ نیس شاید دلت اونقدراهم سنگ نباشه ک برای من نشونش میدی.شاید نشد جاشو بگیرم برات.میرم مثل همیشه ک منو نخواستی بازهمم میرم شاید گوشه ای ازین شهر کسی دلش برایم بروود.ّاز کجا معلوم شاید کسی دلش برایم لرزید شاید کسی در کنجی هرآن ترس از دست دادنم را داشت و نمیگذاشت ثانیه ای بی خبر از من سر کند.شاید کسی دلش برای چشمان سیاهم ضعف رفشاید کسیروزی


چ ماتمی زده کوچه ی نمناک مرا.

چ بارانی میزند هردم بر سر خانه ی پدری

اینجا در حوالیه پاییز تو چ میگوویی در این زندگانی.

در این پاییز تنهایی تو چ میگوویی ای دختر پاییزیّ.

ای دختر مو کمند بوقت تولدت تو چرا تنهایی

21 آبان 1397


ارزان است ارزانیاما چ ارزانی؟! همه چیز گران است در این ماتم کده و سیاهیهمه چیز گران است چون خریدن ناز تو

ای یار دیگر تنهایم بگذاااار دیگر نشوم دل تنگ روی تو .قسم ب چشمان سیاهت دیگر نمیخوام لحظه ای نگاهت.ّ


چ شبی شدد امشبب . .تمام عیااار بازم این دوست عزیزمون رید تو روحیمون غلفتی .اقا دوس پسر من ولم کرده طبق معمول توروسننه اقا من ازت راهنمایی نخواسم ووولمون کن عزیزوم تو ک زدی ریییدی ب ذاتمون و اعتماد بنفسمون ایشاالا شادیمونو ببینیو چشات دراد نااارفیق. اصن ایشالا عروسیمونو ببینی واالا دعوا تو همه رابطه ها هس. . . خاااک تو سررت ک همش بلدی بررری چ حال داغوونی داارمممم خدااایااا تموم کن این همه حااال بدوو یجاااا. . 


عید امسال شاید بدتر از هرسال بود فردا سیزده بدره مسخرس. . همه چی بنظرم مسخره میاد .وقتی دلت شاد نباشه هرجا باشی غمناکه .٥ شنبه برمیگردیم ب همون بی مزگی رفتنمون برمیگردیم. چرا غم از دلم بیرون نمیرع؟ 

چرا حال دل من خوب نمیشه ؟


آهنگ مسیح همینجوری داره پخش میشه . .

آروم به گل چ آسون نشست دلم ببین

آروم دل دیگ بی تو هر لبم ب کی خانوم بگه

دوباره از اول .

چقدر خاطره برام زنده میکنه .هه چ چیزایی دلم میخواد دلم میخواست کاش اون این اهنگو برام میفرستاد 

کی میفهمه چقدر سخته بد این همه سال جدایی؟!  کی میفهمه چقدر تنهایی دارم از بین میرم تو غم ؟! 

خدایا به ممن بگو این دل من کی از غم سبک میشه ؟؟ !


این روزا فقط دلم تنگه

دلم تنگه وقتایی ک بابام واس دوچرخم بوق میخرید .

وقتایی ک برام بستنی میگرف میومد خونه .وقتایی ک فقط میخندید .وقتایی ک برام سیب پوس میکند راستی امشب دوباره برام سیب پوس کند فکرشو نمیکردم انقدر دل تنگ سیب پوس کنداش بشم و انقد خر ذوق ازینک با سیب اومد تو اتاقم.دلم تنگه وقتایی ک با س میرفتیم ارتفاع چقدر دلم تنگه واس اون پنجشنبه جمعه های بهاری ک از دلتنگی و ذوق دیدن همدیگه هفترو با هم میشمردیم. این روزا دقیقا بوی همون روزا رو میدن عجب روزایی بودن و قدر ندونستم .وقتی ک از مدرسه میومدم و سر ساعت ٣ بمن اس میداد. چقدر همه چیز تازگی داشت چقدر. همه چی خوب بود .چقدر غم نداشتم تنها غم زندگیم دعواهای الکی مامان بابام بود.

صبح روز سه شنبه.

چقدر دردناکه روزای من.ته دلم ی غم بزرگیه

دل من اتیشه.اتیشی ک‌نمیدونم کی بلخره خاموش میشه.همش بغض بغض بغض.دیگ حوصله دانشگاهو ندارم خیلی زیاد فشار رومه.این روزا لعنتی ترین روزاس بدترین روزا نمیدونم شاید بدتر ازینم میتونست باشهکاش این غم از دلم بیرون میرفت.کاش حال دلم خوب بود.کاش دیگ انقدر ب دوستای خوششبختم حسودیم نشه.


میشمرم.

تک تک حال بدامووخیلی زیادن خیلی زیاد از خودم متنفرم ک واس خودم دقدقه اضافی درس کردم.استرس زیااد امتحانارو دارم.سحر از ی ور فاز برداشته اخه سحر کجاایی توو؟ تو دیگ چی میگی  وسط این اشفته بازار.دلم میخواد یروز بیاد از خواب پاشم امتحانامو داده باشم همه اونایی ک دوس دارم دورم باشن چش باز کنم ببینم پیامشو ک نوشته خانوممبسه دیگ این سختی بسه


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها